به تو ای دوست

به تو ای دوست،

سلامی به بلندای وفایت کنم و  

به اندازه پیوند افق های امیدم ،  

از ته دل دعایت کنم و 

تندرستی تو آغاز کلام سحرم باشد... 

گر چه ای دوست تو را حاجت این نیست که من،

داعی آرامش هر روز تو باشم، 

اما ،

من به آن رسم که مدیون نفس های تو باشم، 

دین خود را به جای آورم....

از امروز که می خواهمت و می شوم آن کس که تو خواهی،

قسمت می دهم ای دوست مرا،

لحظه ای از خاطر آرام خودت دور مساز.

 ***

و مرا دور مسازی!!!

دور ز تاثیر عمیق سخنانت ، 

که همیشه دگران را به جادوی خود حیران کردی! 

که من خسته دل،

خسته روان،

همچو امواج خروشان،

به دنبال همان ساحل آرام نگاهت هستم. 

 و تو ای دوست مرا دور مساز...