یه روز وقتی واسه رفتن آماده می شدم، نشستم که بند کفشامو ببندم. روشون شبنم نشسته بود می خواستم کفشامو تمیز کنم ...
یاد تو افتادم!
تو راه وقتی می رفتم مه جاده مزاحم دیدم بود، می خواستم منتظر بمونم که هوا بهتر شه....
یاد تو افتادم!
نیمه های روز داشتم از کنار گلها رد می شدم، عطرشون جذبم کرد.خواستم بچینمشون........
یاد تو افتادم!
آخرای شب، به اتفاقای امروزم فکر می کردم....
یاد تو افتادم!
همیشه می گفتی،
وقتی رو کفشات شبنم نشسته بزار پاهات خیس بشن و راه برو!
وقتی هوا مه داره، چشاتو ببند و راه برو!
وقتی عطر گلی مستت کرد، بزار گل رو شاخش بمونه، با عطرش راه برو!
یادش بخیر!
وقتی رفتی دیگه نتونستم مثل گذشته راه برم!!!!
عالی بود
موفق باشی
به من هم سر بزن
جای قلم توانای شما در حرفه ای ترین جامعه مجازی ایرانی ها خالی ست...
درود بانو امنه
وبلاگ زیبایی دارید و از اون زیبنده تر شعر هایی هست که می نویسید مترسک خوشحال میشه اگر مهر بورزید و به اون یه سری بزنید
بدرود
سلام امنه جون شعرت بسیار عالی بود ولی کاش خاطره ها به هیج عنوان تازه نمیشد_به من هم سر بزن _دوست داشتی لینک بده _دوستدار شما ازمشهد
سلام
شعرت بسیار عالی بود
منم آپم سری بزن
سلام
خوبی؟
خیلی قشنگ بود ولی نه به اندازه اون متنهایی که وزن داره
سلام ممنون از نظر لطفی که داری
شعرهای تو هم زیباست
موفق باشی
سلام
خیلی زیبا بود.
حتما از موضوعات دیگر هم استفاده میکنم.
ممنون از لطفتون.
سلام آمنه جان
هیچ اشکالی نداره
موفق باشی و پیروز
وقتی رفتی دیگه رفتی برگشتنی در کار نیست
مرسی که اومدین!
شاید حق با شما باشه!!!!!
در کنج قفس پرنده بودن تا کی ؟
با دست تهی برنده بودن تا کی ؟
در گذرای روزگار با این همه جور
در پشت نقاب خنده بودن تا کی ؟
هم پای زمین و آسمان، صبح تا شب
از بهر یه نان، دونده بودن تا کی ؟
دست از سر پر خطای من بردارید
با این همه سیب، بنده بودن تا کی ؟
از اشک دلم رود کارون پر شد
ای مرگ بیا ! که زنده بودن تا کی ؟
سلام
ممنونم از لطف بیکرانتون
بله حق با شماست
عذر خواهی منو بپذیرید
منبعد تند تند سر میزنم
موفق باشی
سلام!
یه معذرت خواهی برای یک هفته تاخیر...!!
خوبی..!؟
تو چرا رو این دلنوشته غمناکت متوقف شدی...!؟
کاش زودتر به روز شی....روزِ روز!
خوش باشی!